مداخلهی عروسکی در شانزدهمین جشنوارهی بین المللی تئاتر عروسکی تهران_مبارک
آریان رضائی
الف) مقدمه
نیاز و ضرورت پرداختن به مداخلهی عروسکی برای خردسالان شاید به رنجهای انسان در کودکی و همچنین ناکارآمدی سیستم آموزش تک سویه و انفعالی برمیگردد.
رنجها میتواند همان ستمها و سرکوبهایی باشد که یک انسان (درهرجای دنیا) در زندهگی تجربه کرده است. و البته انسانی که اکنون تلاش میکند دیگران با آن رنجها مواجه نشوند. چنین دیدگاهِ دگرخواهانهای را میتوان در تمام روشهای تئاتری آگوستو بوال (مبتکر و مروج تئاتر ستمدیدهگان) و همچنین رویکردهای آموزشی پائولو فریره (آموزگار و نویسندهی کتابِ آموزش ستمدیدهگان) نیز جستوجو کرد.
مداخلهی عروسکی تلاشی کوچک و راهی تازه برای بروز خلاقیت، آزادی، شناخت عواطف و احساسات، ایجاد و تقویت کارگروهی، تمرینِ گفتوگو، بالابردنِ توانایی حل مسئله و… در کودکان است.
این نوشتارِ کوتاه به رسم همهی تسهیلگران تئاتر کاربردی و به ویژه کنشگران تئاتر شورایی در دنیا و برای ارائهی تجربهی مداخلهی عروسکی در شانزدهمین جشنوارهی بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک به نگارش درآمده است. ارائهی تجربه در این جریان راهی برای انتقال دانسته ها به همدیگر و گسترش و کمک به ادبیات تئاتر کاربردی محسوب می شود چراکه عمر کوتاهی در دنیا دارد.
الف_۱ مداخلهی عروسکی
یکی از تکنیکهای تئاتر شورایی (تئاتر ستمدیدهگان) تئاترِ فروم است. این تکنیک را جواد ذوالفقاری شورایی، منصور براهمی برخوردآرا، بهارصیرفی میدانی، علی قهرمانی نژاد مجادله، و نریمان افشاری جدلگاه ترجمه کرده اند.
در این تکنیک : اجراگردان (تسهیلگر) می تواند بسیار سرنوشت ساز باشد. موقعیتی نمایشی که در اصطلاح به آن الگو یا مدلِ تئاتر فروم میگوییم اجرا میشود. در این موقعیت شخصیت اصلی (سرکوب شده) به حق خود نمی رسد و در عین حال برای دفاع از خود یا رسیدن به آن حق هم درست عمل نمیکند. پس واضح است که اجراگردان در ارتباط با عملی که او انجام داده است از تماشاگران سوال میپرسد. و گفتو گویی بر مبنای پرسشگری او بین مردم شکل میگیرد. سپس الگو دوباره اجرا می شود با این تفاوت که این بار هر تماشاگر که برای تغییر وضعِ موجود، راهکاری داشت با گفتنِ کلمهی “کافیه” نمایش را در هرجایی که خواست متوقف و در موقعیت مداخله میکند. پس از اینکه آن تماشا_بازیگر راهکارش را اجرا کرد مجددن اجراگردان وارد میشود و این بار در ارتباط با عملی که او انجام داده است از تماشاگران سوال میپرسد.آیا این راهکار توانست مسئله را حل کند؟
روش مداخلهی عروسکی آنگونه که آندریا دیشی و کارینا ناومر هم در مقالهای تحت عنوان مداخلهی عروسکی برای خردسالان آورده اند بر اساس شکل کلاسیکِ تئاتر فروم اجرا میشود. که در این روش از جرح و تعدیلهایی در تئاتر فروم صحبت میشود تا این تکنیک (فروم) را مناسب سن کودکان به اجرا در آورد.
مداخلهی عروسکی همانطور که از نام آن هویداست به استفاده از شخصیتهای عروسکی در فرایند مداخله و مشارکت در تئاتر ستمدیدهگان گفته میشود.
الف_۲ تماشا_بازیگر
آگوستو بوال در ابداع تئاتر ستمدیدهگان برای تماشاگران اصطلاح تماشا_بازیگر را به کاربرده است. این عنوان به نقش مداخلهگر تماشاگران اشاره دارد (بوال معتقد بود که واژهی تماشاگر در شان انسان نیست) در مداخلهی عروسکی کودکان طبیعتن تماشا_بازیگرانِ خردسالی هستند که در فضای یک موقعیت نمایشی (برمبنای پرسشگری تسهیلگران) مشارکت ومداخله میکنند.
الف_۳ تسهیلگر بیرون _ تسهیلگر داخل
در روش مداخلهی عروسکی برخلاف روند کلاسیک تئاتر فروم که غالبن با یک اجراگردان (در اصطلاح به جوکر معروف است) اجرا میشود معمولن دو تسهیلگر فرایندِ اجرا را مدیریت میکنند. تسهیلگر نخست کسی است که بیرون از موقعیت نمایشی با مخاطبان در ارتباط است و آنها را با پرسشهای مختلف دربارهی موضوع و موقعیت نمایشی روبرو میکند. و در اصطلاح به آن تسهیلگر بیرون گفته میشود و نقشی که او ایفا میکند مشابه نقش جوکر در تئاتر فروم است.
تسهیلگر دوم اما کسی است که به جای عروسک یا همان عروسک گردان موقعیت نمایشی را به خواستِ کودکان اجرا میکند. او کودکان را ترغیب به تفکر عمیقتری میکند و آنها را دعوت میکند تا فکر خود را از طریق نقشها (عروسکها) در موقعیت نمایشی عملی کنند. اما همواره کسی است که نه تنها با عروسک بیگانه نیست بلکه توانایی بازی با عروسک و ارتباط درست با آن را نیز دارد. تسهیلگر داخل جدا از توانایی کار با عروسک باید توانایی صداپیشهگی هم داشته باشد. به همین منظور اکثرن افرادی نقش تسهیلگر داخل را برعهده میگیرند که پرورش یافته و مناسب این چالش باشند. گرچه در نهایت کسی که کلیت این تجربه را ساماندهی میکند تسهیلگر بیرون است چرا که او به کودکان کمک میکند تا آمادهی کنشگری شوند.
نکته: مداخلهی عروسکی برای کودکان نسبت به حالتِ معمول تئاتر شورایی حساسیت بیشتری را میطلبد و شاید علت حضور بیشتر از یک تسهیلگر به همین برمیگردد . این حساسیت بهخاطر انطباق با شرایط سنی کودکان پدید میآید.
مثال: تسهیلگر بیرون باید به ایدهها، نظرات و راهکارهای کودک اعتبار ببخشد و از او حمایت کند. هرگونه رفتار توام با بیحوصلهگی، عصبانیت، تکبر و … از جانب تسهیلگر مخرب است. عاری بودن از هر گونه تنش و خشونت در فرایند اجرا، مشارکت و مداخله بسیار ضروری و مهم است.
ب) اجرا در پاتوق عروسکی کودک
در شانزدهمین جشنوارهی بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک به دبیری بانو مرضیه برومند و به بهانهی برگزاری پاتوق عروسکی کودک در پارک دانشجو به دعوت افسانه زمانی (مدیر پاتوق) دست به اولین تجربهی خود ( گروه مونو/شورایی) به روش مداخلهی عروسکی زدیم.
همانطور که پیشتر اشاره شد، تسهیلگر داخل علاوه بر آشنایی با فرایند کار تسهیلگری و داشتن روحیهی پرسشگری باید در کار با عروسک و صداپیشهگی تسلط کافی داشته باشد. به همین منظور از همکاری خانم زمانی که سابقهی سالها فعالیت در عرصهی تئاتر عروسکی را داشتند بهره بردیم و راهکارهای ایشان در بخش عروسکیِ اجرا برای تسهیلگر داخل در اجرای ما مثمر ثمر بود.
این کار باید در محوطهی پارک دانشجو و به روی صحنهی کوچک پاتوق کودک اجرا میشد. همراهان ما در گروه موسیقی با اجرای قطعهای که یادآور مدرسهی موشها (ساختهی مرضیه برومند) میشد کودکان را به دور صحنه جمع کردند. (مدرسهی موشها برای کودکان نسل آینده نیز دوست داشتنی خواهد بود)
به میان جمعیت رفتم و با بچه ها بازیهای نمایشی را تجربه کردم در این بخش الهه پورجمشید (تسهیلگر داخل) هم به من کمک میکرد. بچهها با بازیهای نمایشی ارتباط خیلی خوبی گرفتند و از این بخشِ مهم و ضروری لذت میبردند.
ب_۱ بازیهای نمایشی
بازیهای نمایشی مجموعهای اعجاب انگیز، مفرح و آموزنده شامل تمریناتِ متنوع و گستردهای است که توسط آگوستو بوآل و دیگر تسهیلگران طراحی و ابداع شده اند. این بازیها آلترناتیوِ تمریناتِ سخت تئاتر مرسوم و حرفه ای برای آمادهسازی افراد یک مجموعه بهحساب میآیند. یکی از قابلیتهای منحصر بهفرد بازیها این است که همه میتوانند آنها را انجام بدهند. از فردی که تا به حال هیچ تجربهی هنری نداشته است تا حرفهای ترینِ بازیگران.
همه میتوانند از کارکردهای آموزشی این روشها بهره مند شوند. بازیها مجموعهای ابتکاری هستند که در دستههای مختلف و متناسب با ردههای سنی، برای آسوده سازی، هشیاری بدن، هشیاری حواس، تمرکز و توجه، تمرین کار گروهی، شخصیت پردازی، تخیل، بداهه پردازی، اعتمادسازی، مهارتهای حرکتی، شناخت هدف و… به کار میروند.
بازیها منعطف و قابل تغییر هستند افراد میتوانند آنها را بنا به شرایط و بر مبنای قواعد، تجربه و شناخت، تغییر دهند و یا حتا بازی جدیدی ابداع نمایند
ب_۲ اجرای مدل
پیش از رسیدن به بخش دوم، فرایند اجرا و مداخله را با زبانی ساده برای کودکان شرح دادم و دعوت کردم بخش دوم یعنی موقعیت نمایشی که اصطلاحا در تئاتر فروم به آن اجرای مدل گفته میشود را ببینند. این بخش با عروسکهای دستکشی و توسط تسهیلگر داخل اجرا شد
خلاصهی نمایش : موشی با خواندن شعری که ما را به یاد مدرسهی موشها میاندازد، شاد و خوشحال وارد صحنه میشود او که هویجی با خود دارد به درختی در نزدیکی مدرسه می رسد و همچنان و با همراهی گروه موسیقی شعر میخواند : میرم مدرسه، میرم مدرسه جیبام پرِ صندوق و پسته …
ناگهان سرو کلهی خرگوشی پیدا میشود و آندو همدیگر را میبینند. این موقعیت شامل دو بخش میشود در بخش اول بیشتر شاهد گفتو گوی موشی و خرگوشی هستیم که طی آن مشخص میشود موشی بعد ازمدتها مادرش را راضی کرده تا برای مدرسه به او هویج بدهد و خوشحالی امروز او بیشتر بهخاطر داشتن هویج و این اتفاق تازه است اما خرگوشی تلاش میکند به بهانههای مختلف و البته به شکلی نادرست موشی را راضی کند که هویج را به او بدهد. این گفتوگو به سرانجام نمیرسد و موشی باید هرچه زودتر به مدرسه برود اما در بخش دوم شاهد درگیری این دو باهم میشویم که طی یک دعوای فانتزی خرگوشی هویج را میگیرد و موشی هرچه تقلا میکند نمی تواند آن را پس بگیرد
در پایان خرگوشی شروع به آواز خواندن میکند اما اینبار و بر خلاف آغاز نمایش بچهها برای او دست نزدند.
با پرسشهای مختلف در ارتباط با بخش اول این موقعیت نمایشی وارد گفتو گو با کودکان شدم. ابتدا باید از طریق طرح مسئله سوال میپرسیدم که آیا رابطهی بین موشی و خرگوشی دوستانه بود؟ و سپس علتیابی میکردیم. بچهها در مقابل سوالها هریک نظراتشان را میگفتند. سپس از آنها خواستم که به موشی و خرگوشی حرفها و رفتارهای بهتری را پیشنهاد بدهند. این اتفاق به خوبی شکل گرفت. اینکار البته به کمک تسهیلگر داخل انجام میشد او پیشنهاد بچهها را اجرا میکرد و از آنها نیز دربارهی نحوهی اجرای آن سوال میپرسید و آنجا هم گفتو گو را شکل میداد. بسیار خوشحال بودم. همه چیز به خوبی پیش میرفت و مشارکت به درستی شکل گرفته بود و بیآنکه ما بگوییم والدین خود به عقب و جایی با فاصلهی دورتر از صحنه میرفتند تا بچههایشان بتوانند بهتر مشارکت کنند و همچنین همه چیز را به خوبی ببینند. واین به ما انرژی دو چندان میداد. مشارکت به اوج خود رسیده بود و همه درگیر گفتو گو شدند.
ادامهی کار ما چیزی است که بر مبنای تئاتر فروم بنا نهاده شده یعنی اجرای دوبارهی مدل (موقعیت نمایشی) اما اینبار با این تفاوت که بچهها هرجا احساس کردند با راهکار درست تری به حل مسئله کمک خواهند کرد میتوانند با گفتن کلمهی “کافیه” اجرای دوباره را متوقف کنند و سپس در آن لحظه به روی صحنه آمده و مداخله کنند…
لذتی که از مداخلهی کودکان خلق شد تجربهی بینظیری بود. به این ترتیب که هرکدام از بچهها داوطلب مداخله میشد تا راهکارش را امتحان کند دستش را روی عروسک میگذاشت و به جای او حرف میزد این فرایند هم به کمک تسهیلگر داخل تسهیل میشد او سعی میکرد با پرسشگری در قالب نقشها به اجرای راهکارِ کودک کمک کند.
سپس من دربارهی راهکار و عملکرد و پیشنهاد کودک از سایر بچهها سوال میپرسیدم و به این صورت حدود شش کودک برای مداخله و حل مسئله بهروی صحنه آمدند.
در میان کودکان و این شور فراوان بهترین هدیهی خود را از خدا گرفته بودیم . آنها به ما عشق میدادند.
ج) رویدای ثمر بخش
مداخلهی عروسکی به کودکان ابتکار عمل، شناخت بیشتر و توانایی حل مسئله می بخشد… این اتفاق میتواند بهطور مستمر در مهدکودکها و مدارس ابتدایی تجربه شود. بی شک طی فرایندی لذت بخش و مفید تاثیرات آموزشی و اجتماعی آن هویدا میشود. این شیوه میتواند به تدریس دروس مختلف به عنوان ابزاری آموزشی کمک کند و موجب فعال سازی کودکان شود.
مداخلهی عروسکی رویدادی ثمربخش است آن هنگام که در اولویت های معلمین، مربیان و مدیران آموزش و پرورش قرار بگیرد…
همبستهگیِمان پایدار
شهریور ۱۳۹۵